🔺محمدحسین آزادبخت
🔴 نامیرایی در ابیات مرگ / نگاهی به مویه و هوره
فصلنامه چریکە شمارەی 4 سال ١٤٠١ خورشیدی
قوم لک یکی از اقوام زاگرس نشین است که هم اکنون در یک پراکندگی گسترده با اقوام مجاور خود در هم آمیخته است. قطعا زیستگاه این قوم از دیرباز تا کنون در زاگرس میانی بوده است. این قوم همانند سایر اقوم زاگرس نشین طی قرنهای متمادی و مداوم زمه های اسب و گله های گاو و گوسفند خود را در چراگاههای محدودی که در دشتهای کوچک میان کوهی واقع بوده به چرا وامی داشته اند تا به شیوهی کوچگری و بر اساس ساختار اقتصادی شبانی در چین خوردگیهای سخت و دشوار زاگرس میانی جا خوش کنند و با جغرافیای زیستگاه خود، کنار بیایند اسکان قوم لک در زاگرس میانی بسیار طولانی است. استمرار مداوم نوعی زندگی دیرپا باعث گردیده تا میراث های معنوی این قوم در یک پیوستگی تاریخی از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. انتقال فرهنگ شفاهی سینه به سینه باعث گردیده تا مضامینی مختلف موافق با مقتضیات نسلها پخته و پخته تر شود و فرهنگ خاص جامعه ی ایلی قوم لک با غنای کم نظیری شکل بگیرد سعی میشود در این نوشتار به تعدادی از تک بیتهای مور و هوره که هر کدام نمونه های بارزی از شاهکارهای ادبیات شفاهی در گویش لکی هستند پرداخته شود همه ی این تک بیت ها با مضامینی متأثر از مرگ انسانی که در گذشته است سروده شده اند. این ابیات برای ارج نهادن به انسانی است که دیگر در میان همیارانش نیست همیاری که تا دیروز از حریم چراگاهها ایل راه ها و آبش خورهای ایل دفاع میکرد امروز باید اندوه نبودنش را هم بارانش فریاد بزنند تا آنانی که میخواهند جای او را پر کنند بدانند عضو مفید جامعه ی ایلی بودن ارج و ارز فراوانی دارد. شاید با شکوه به جای آوردن آیین پرس برای ستودن در گذشته به خاطر تحقیر مرگ بوده است. گاهی در این ستودنها ابیاتی سروده میشود تا همراه با سر دادن آواهای مور و هوره مرگ انکار شود…
برای دریافت مقاله فایل زیر را دانلود کنید: