مقالات و مطالب

نامه ضیا الدین ترابی شاعر و محقق به انستیتو فرهنگی یارسان

از: ضیا الدین ترابی
به: انستیتو فرهنگی یارسان
موضوع: گاهشمار آریایی- کردی

با درود.
از آنجایی که فصلنامه شنروی، فصل نامه ای تخصصی درباره فرهنگ و تاریخ کردی است ، جا دارد که در ردیف تاریخ انتشار آن افزون بر تقویم های میلادی و هجری شمسی، تاریخ آریایی – کردی نیز ذکر گردد. گاهشماری که با توجه به اسناد و مدارک تاریخی گاهشماری است مستند و پیشینه آن به زمان زندگی اشو زرتشت می رسد و گاهشماری که به روایت ابوریحان بیرونی به نقل از زرتشتیان، توسط اشو زرتشت اصلاح و کبیسه گیری شده است (ابوریحان:72،1363) گاهشماری که با گذشت زمان و پیش آمدهای تاریخی، کبیسه گیری در آن به دست فراموشی سپرده شده بوده است. چنان که در آغاز سلطنت یزدگرد سوم ساسانی (632 میلادی) روز نوروز (اول فروردین ماه یزدگردی) مطابق با اول تیرماه خورشیدی اعتدالی بوده است (ابوریحان : 291،1363). با گذشت زمان این تطبیق تاریخی بین گاهشمار یزدگردی(ناقصه) با تقویم اعتدالی خورشیدی، به هم خورده و برای جبران و باز گرداندن آن به موقعیت پیشین منجمان و تقویم نگاران به فکر اصلاح آن می افتند و بالاخره در سال 242هجری قمری به دستور متوکل علی الله عباسی (206-247 ق) نسبت به اصلاح آن اقدام می کنند؛ و نوروز کردی یادمان این اصلاح یا به اصطلاح کبیسه گیری است، روزی که همه ساله به عنوان نوروز کردی در روزهای دهم تا بیست و پنجم بهمن ماه رعایت می شود. ولی پیش از پرداختن به گاهشمار آریایی – کردی، نخست باید به پیشینه دین بهی و محل تولد و زندگی اشوزرتشت و سرگذشت و رابطه وی با زبان و سرزمین ماد و اقوام مادی پرداخت؛ سپس به رابطه زبان کردی و قوم کرد با زبان مادی و اوستایی و قوم ماد و آنگاه به گاهشمار آریایی – کردی و رابطه آن با گاهشمار زرتشتی – آریایی و سابقه و پیشینه نوروز کردی و گاهشمار آریایی – کردی پرداخته شود.
1- زادگاه و سرگذشت و دین آوری اشوسپنتمان زرتشت :
در متون اوستایی در مورد زادگاه و محل زندگی اشو زرتشت و نیز ویستاسپ (گشتاسب) شاه مطلبی وجود ندارد ولی در متون پهلوی بویژه بندهش، دینکرد و گزیده های زاد اسپرم و نوشته های مورخان اسلامی در مورد وی و زادگاه و دین آوریش مطالبی روشنگر است. اما مهم تر از آن مطالبی است که توسط خاور شناسان و پژوهشگران، متخصصان و مترجمان متون اوستایی نوشته اند که مکان تولد، رشد و دین آوری و گسترش آیین بهی و پذیرش آن توسط گشتاسب شاه (ویستاسپ هخامنشی) و موقعیت تاریخی وی را کاملاً مشخص می کند.
2- زمان زندگی اشو زرتشت بر اساس متون اوستایی (پهلوی) مثل بندهش و گزیده های زاد اسپرم و آثار مورخانی چون ابوالحسن مسعودی و ابوریحان بیرونی، مورخان بیگانه و گزارش پژوهشگران غربی در مورد زمان و زندگی وی ؛تاریخ دقیق تولد ، زندگی و دین آوری اشو زرتشت مشخص می شود. زادگاه و سرگذشت اشو سینتمان زرتشت نیز با گاهشمار آریایی –کردی بی ارتباط نیست. بر اساس روایت نویسندگان و مورخان گذشته اشو زرتشت در 569 پیش از میلاد در سرزمین آذربایجان(آذربادگان – ماد) چشم به جهان گشوده و بزرگ شده است و بعثت وی در کنار دریای چیچست (دریاچه ارومیه) اتفاق افتاده است. و بعدها برای دست یافتن به پادشاهی که پشتیبان او و دین نوآورده اش گردد به جستجو پرداخته و سر انجام دین خود را به ویشتاسپ شاه (گشتاسب شاه) پدر داریوش بزرگ هخامنشی؛ که همزمان با پادشاهی داریوش در قید حیات بوده و فرمانروایی بخش شمالی فلات ایرا ن، بر عهده داشت ؛ عرضه و مورد پذیرش او قرار می گیرد. که بحث و گفتگو درباره هریک از موارد بالا نیاز به فرصتی دیگر و مطلبی گسترده دارد تا بتوان به تک تک موارد فوق پرداخت و در نهایت به رابطه آن ها با اقوام کرد و کردستان و نیز گاهشمار زرتشتی (507 سال پیش از میلاد) و رابطه اش با گاهشمار یزدگردی بعد از اسلام و نیز گاهشمار آریایی – کردی پرداخت.

• توضیح این که کلیه منابع و مآخذ در مقاله توجیهی ارایه و مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در اینجا با توجه به تعداد زیاد منابع و مآخذ مورد استناد و استفاده خودداری گردید.

*****
ضیاالدین ترابی (شاعر،نویسنده و محقق)
کالیفرنیا

https://t.me/YaresanCulturalInstitute


 

🔺با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز جناب ضیاالدین ترابی.

در خصوص مبدأ گاهشمار کردی صحبت فرمودید و اینکه این مبدأ توسط انستیتو فرهنگی یارسان در مناسبات و فصلنامه شنروی مورد استفاده قرار بگیرد. همانطور که مستحضر هستید گاهشمار در نزد مردمان پهلویان به دو شکل مورد محاسبه قرار میگیرد: یکی گاهشمار گرمسیری است و دیگری گاهشمار سردسیری. در محاسبه گاهشمار گرمسیری صور فلکی و جابجایی این صورتها و آمد و رفت ستارگان با انطباق بر محاسبهٔ 2422/365 و متناسب با شرایط آب و هوایی و در فوریه (بهمن) است و کهنترین سندی که در مورد این گاهشمار صحبت به میان آورده اوستا است؛ و تنها مرجعی که به آن اهتمام داده کلامهای یارسان و شخص سلطان اسحاق بوده که آنرا در مناسبات دینی لحاظ کرده است؛ که برای پیدا کردن مبدأ این گاهشمار باید محاسبات مرتبط را مورد مداقه قرار داد. اما در خصوص گاهشمار سردسیری که همان جلالی معروف و تقویم هجری شمسی کنونی است به نسبت گاهشمار نخست سهلتر و جا افتاده تر مینمایاند، چراکه از پیچیدگی کمتری برخوردار است و محققین و مورخین بسیاری بر آن تحلیل و تشریح ارائه داده اند. مبدأ این تقویم را سال هجرت و با محاسبه سال کامل در نظر میگیرند اما در نزد کردها این مبدأ کمتر مورد توجه است و سعی بر آن است تا مبدأی بنیادین که مرتبط با کرد باشد را برای آن لحاظ کرده باشند.
پیشتر اساتيدي همچون دكتر عبيدالله ايوبيان، دکتر محمد مکری، … طي نشستي اين كار را كرده و سه واقعه‌ي تاريخي را براي مبدأ گاهشمار كردي پيشنهاد داده‌اند؛ ابتدا پادشاهي دياآكو اولين پادشاه ماد، دوم آزادي كردستان در جنگ عليه آشور؛ سوم حمله‌ي صلاح الدين ايوبي. برخی نیز سعی کرده تا اسطوره های مرتبط همچون قیام کاوه بر علیه ضحاک و یا پیروزی ایشان بر ضحاک را با برخی از این سه مورد منطبق کنند، و البته برخی از مستشرقین نیز همچون ماریو لیورانی… نیز به این روایات افواهی که برگرفته از اسطوره است اشاره کرده اند تا آغاز اعتدال بهاری و یا نوروز را با شکست دولت آشور (بدون هیچ دلیل، محاسبه و سندی) منطبق کنند.
هر چند هر كدام از این وقايع، تاريخ صریحی ندارند و مابين تاريخ نويسان اختلاف نظر است. و اینکه اگر بخواهیم يك واقعه‌ي تاريخي را در گاهشمار مشخص کنیم باید مبدأ آغازين روز آن مشخص شود كه برابر با ساير گاهشمارها به جهت تطبيق موارد تاريخي گردد، کما این‌که آقای رضازاده‌ملک نیز این مسأله را در کتاب خود به قرار ذیل عنوان داشته است:

در 18 آذرماه سال 1324 هجری خورشیدی، ابراهیم پورداود در انجمن ایرانشناسی (که خود بنیانگذار و رئیس آن بود) در تهران ضمن یک سخنرانی، سال 612 پیش از میلاد مسیح را که به روایتی سال فتح نینوا پایتخت آشور توسط هوخشتره پادشاه مادی است، به عنوان مبدأ تاریخ ایران پیشنهاد کرد، و به دنبال آن به خواهش محمد کیوانپور مکری که از اعضای انجمن ایرانشناسی بود و مجموعه‌ی ماد را منتشر می‌کرد، مقالتی با عنوان تاریخ مادی پرداخت… . مرحوم پورداود در آن مقالت نوشت: اگر 612 پیش از میلاد را که سال گشایش نینوا است به 1945 میلادی کنونی بیفزاییم (612+1946) می‌شود 2558 … و کردها که خود را از اعقاب و احفاد مادها می‌شمارند، بدون توجه به این ناهنجاری و خلاف مقصود بودن، آن مبدأ پیشنهادی مرحوم ابراهیم پورداود را پسندیدند و در گفتگوهای فرهنگی و تاریخی و نوشتن مقالات و نشریه‌ها و احیاناً چاپ و انتشار تقویم به گویش کردی، تاریخ مادی را بی‌آن‌که به ناهنجاری این پیشنهاد واقف باشند و در عددی که باید به سال اعتدالی بیفزایند تا تاریخ مادی را بیابند تعمق کنند، غالباً مخدوش، به عنوان مبدأ تاریخ کردی اشاعه دادند. پس از آن نیز این مبدأ مورد پسند کردها قرار نگرفت و سال تاجگذاری دیاآکو اولین پادشاه ماد در سال احیاناً 700 قبل از میلاد را به عنوان مبدأ گاهشمار خود قرار دادند که این مبدأ نیز به خاطر مستند نبودن آن و همچنین نداشتن اساسی جهت تطبیق و نیز پایه قرار گرفتن گاهشمار میلادی و اختلاف آن در شروع سال نسبت به گاهشمار اعتدالی و پیش رفتن در تاریخ و سیر قهقرائی داشتن آن، نمی‌‌تواند جوابگو باشد و ناسالم بودن آن محرز و مشخص است. براي به دست آوردن تقويمي‌دقيق، و محاسبه‌ي سال و ايام در يك گاهشمار، ابتدا مي‌بايست يك مبدأ داشته باشيم، تا بر اساس آن، سال‌هاي موجود و همچنين ايام و حتي ساعت تحويل سال در آن گاهشمار را محاسبه کنیم. در واقع اگر واقعه‌اي در تاريخ با هر كدام از گاهشمارهاي خورشيدي، مهي، ميلادي، اسكندري محاسبه و با هم تطبيق گردد، مي‌بايست كه روز آن در آن گاهشمار همانند هم به دست داده شود؛ به عنوان مثال، اگر عنوان گردد كه روز تولد صلاح الدين ايوبي روز شنبه‌ی قمري است، اين تاريخ اگر به هر كدام از گاهشمارهاي خورشيدي، ميلادي، اسكندري بر گردان شود،مي‌بايست كه همان روز شنبه به دست داده شود، و اين مهم مستلزم داشتن مبدأيي دقيق و حساب شده است كه منجمان آن را محاسبه كرده و در جريان تاريخ قرار داده‌اند؛ يعني اين‌كه وجود هر كدام از گاهشمارهاي موجود از قبل توسط منجمان زمان خود محاسبه و تنظيم گرديده و مبدأيي خاص براي آن به ثبت رسانيده‌اند؛ يا با سير قهقرائيِ سال به سال و محاسبه‌ي روزهاي سال و همچنين كسري آن، به نقطه‌ي شروع اين گاهشمار برسيم، كه اگر غير اين باشد، آن گاهشمار ناقص و اشتباه خواهد بود؛ وانگهي ما به دنبال زنده كردن و احيای گاهشماري از قبل وضع شده هستيم، نه به دنبال تاریخ‌سازی و یا حرکتی از این دست.
متأسفانه جامعه کرد به خاطر مسائل زیادی صاحب داشته های خود نیست و آنچه را که هم دارد را نادیدە میگیرد و یا خود آنها را تحریف میکند و یا دیگران برایش تحریف کرده اند. صرف نظر از اقدامات غیر توجیهی برخی در سطح منطقه ای که طرف تقویم استخراج شدهٔ ژئوفیزیک تهران را آورده و فقط اسم ماههای آنرا تغییر داده، و یا اینکه میراث ناملموس جمهوری اسلامی این موضوع را سیاسی کرده و بنا به درخواست افرادی که کمترین آگاهی نسبت به این علم دارند را به نام تقویم لکی ثبت کرده اند، و یا پایبندی به سنتها و عدم پذیرش مفاهیم علمی و تحقیقاتی که دارای پشتوانه دیالکتیک و مستندات علمی است… جامعهٔ کرد تا کنون نتوانسته بسیاری از داده های فرهنگی خود را استخراج، تشریح و تثبیت کند. متأسفانه در این گذر حتی جامعهٔ دانشگاهی هم سعی بر آن دارد تا خود را منطبق بر روایات سنتی جامعه کند تا اینکه بخواهد اهتمام به داده های علمی داشته باشد. از این رو پیشنهاد شما بسیار بجا و عالمانه و مبتنی بر مبانی علمی است که باید آنرا عملی کرد. هر چند تحقیقات حضرتعالی در این خصوص جامع به نظر میرسد و حقیر نیز تلمذ کرده و کتاب زیگ آریایی-کردی را در سال 2010 به چاپهای مکرر رسانیده ام؛ اما این مهم را اگر با سایر اربابان فن و صاحبان خرد به شور بگذاریم تا به نتیجه ای مطلوب دست پیدا کنیم بسیار پسندیده تر خواهد شد. به همین خاطر سعی بر آن خواهد شد که این مهم به شکل برنامه هایی لایو و به شکل میدیایی توسط شما و سایر بزرگواران متخصص در این زمینه اجرایی گردد و به یک جمع بندی علمی و بدون دخیل دادن احساسات برسیم.

طیب طاهری استکهلم
22/05/2021

 

https://t.me/YaresanCulturalInstitute

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *